Monday, July 9, 2012

يماني كيست؟ قسمت دوم


يماني كيست؟  قسمت دوم
سؤال كرديم: , از سيد احمد الحسن وصى و رسول امام مهدى
يمانى كيست? و آيا حدودى براى اين شخصيت وجود دارد كه با آن شناخته
شود? مثلا آيا او از يمن مى باشد و آيا او معصوم مى باشد بطوريكه مردم را به
باطل نكشاند و آنها را از حق خارج نسازد وهمانطور كه در روايتى از امام
آمده است: پرچم وى پرچم هدايت است و بر هيچ مسلمانی جائز  باقر
نيست از آن سرپيچى كند. و اگر كسى اينكار را انجام داد از اهل جهنم است.
چون وى دعوت به حق و هدايت به راه راست مى كند.
سيد احمد الحسن عليه السلام اينگونه پاسخ فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحيم
والحمد لله, در آغاز بايد دانسته شود كه مكه از تهامه( ١)است, و تهامه از يمن.
پس حضرت محمد وخاندان ايشان همگى يمانى هستند, محمد
يمانى است و دوازده  يمانى است و امام مهدى  يمانى است و على
مهدى بعد از او يمانى هستند پس مهدى اول يمانى است, و اين را علمای فعال
گذشته كه رحمت خدا بر آنها باد مى دانستند: ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ
( أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيّﺎً﴾ ( ٢
(اما پس از ايشان فرزندان ناشايسته اى روى كار آمدند كه نماز را تباه كردند, و
از شهوات پيروى نمودند و بزودى ( مجازات) گمراهى خود را خواهند ديد).
١) تهامه: منطقه بسيار وسيعی از يمن می باشد كه تا مكه ادامه دارد. )
. ٢) مريم: ٥٩ )
وعلامه مجلسی(رحمة الله عليه) در بحار الانوار سخن اهل بيت را
(حكمت يمانيه) ناميده است (مقدمه بحار جلد ١ صفحه ١): بلكه از پيامبر خدا
ناميده « كعبة يمانيه » نيز خانه كعبه را بنام  وارد شده كه عبدالمطلب
.( بود( ١
اين گونه وارد  اما راجع به حدود شخصيت يمانى, در روايتی از امام باقر
شده است: (و در پرچمها پرچمى هدايت يافته تر از پرچم يمانى نيست وآن
پرچم هدايت است چون كه شما را به سوی صاحبتان دعوت می كند, و اگر
يمانى خروج كرد فروختن اسلحه حرام مى شود. واگر يمانى خروج كرد; بپا
خيز بسوی او زيرا كه پرچمش پرچم هدايت است, و جايز نيست مسلمانان از
آن سرپيچى كنند, و اگر كسى اينكار را انجام دهد از اهل جهنم مى باشد, زيرا
( كه او دعوت به حق و هدايت به راه راست مى كند)( ٢
چند نكته بسيار مهم از حديث فوق:
١: (جايز نيست هيچ مسلمانی از او سرپيچى كند, و اگر كسى اينكار را
انجام دهد از اهل جهنم مى باشد)
واين به اين معنى مى باشد كه يمانى صاحب ولايت الهى است و هيچ كس
صاحب اين ولايت نمى باشد بطوريكه اعراض از او, انسان را وارد جهنم كند
(حتى اگر نماز بخواند و روزه بگيرد) مگر اينكه از خلفاى خداوند در زمين
باشد كه عبارتند از پيامبران و مرسلين و امامان ومهديين .
٢: (او دعوت به حق و هدايت به راه راست مى كند).
و دعوت به حق و راه راست (صراط مستقيم) به معنى اين است كه اين
شخص اشتباه نمى كند تا مردم را وارد باطل كند يا اينكه آنها را از حق خارج
. ١) بحار الانوار: ج ٢٢ ص ٥١ − ح ٧٥ )
. ٢) غيبه نعمانی: ٢٦٤ )
سازد واين به اين معناست كه او معصوم و منصوص العصمة ١است بنابراين ,
اين قيد در حديث,ثمره بزرگی در مشخص كردن شخصيت يمانی دارد و
برداشت هر معنى ديگری از اين جمله ( دعوت به حق و هدايت به راه راست
مى كند) آن را لغو و بی فايده می كند زيرا ديگر روشن كننده خصوصيات
شخصيت يمانى نمى باشد وائمه از گفتن كلام لغو مبرا هستند. پس نتيجه
مى گيريم كه يمانى حجتی از حجتهای خدا در زمين است و معصوم
ومنصوص العصمة است, و در روايات متواتر ومتن هاى قطعى موجود است
ومهديون  كه حجتهای الهی پس از پيامبر اكرم : ائمه دوازده گانه
مى باشند. وغير از ايشان هيچ حجت معصوم ديگری بر زمين  دوازده گانه
نمى باشد وآنها تمام نعمت و كمال دين و ختم رسالات آسمانی هستند كه
 و دوازده مهدى  يازده امام از ايشان از دار دنيا رفته اند و امام مهدى
دعوت مى كند, پس  باقى مانده اند. و يمانى مردم را به سوی امام مهدى
يمانى بايد نخستين مهديون باشد..
( ﴿ذرِّيَّ ةً بَعْضُهَا مِ نْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِي م﴾( ٢
موجود  و اين ثابت است كه اولين از مهديون در زمان ظهور امام مهدى
ايمان می آورد و مردم  می باشد و او نخستين كسى است كه به امام مهدى
را برای قيام پدرش آماده می سازد واين جمله (او اولين كسی است كه به
ايمان می آورد) در وصيت پيامبر خدا (ص) ذكر شده  حضرت مهدی
است و از اينجا شخص يمانى منحصر مى شود در مهدى اول (از مهديون
دوازده گانه). واحاديث معصومين , نام وصفات ومحل سكونتش را به
تفصيل بيان كرده اند نامش احمد و كنيه اش عبدالله يا همان اسرائيل است( ٣). و
١) يعنی نامش در ميان معصومين ذكر شده است. )
. ٢) آل عمران: ٣٤ )
٣) اسرائيل يكی از نامهای حضرت يعقوب (ع) است كه بمعنی عبدالله است. )
مردم او را اسرائيلى می نامند و ناگزيرند كه او را اسرائيلی بنامند پيامبر خدا
فرمود: (نامم احمد است و من عبدالله هستم. نامم اسرائيل است و هر
آنچه كه او را امر كرده مرا نيز امر كرده است و هر آنچه او را اشاره كرده مرا نيز
( اشاره كرده است)( ١
و مهدى اول نخستين سيصد و سيزده نفر است و او از بصره مى باشد و در
گونه راستش اثر و در سرش شوره است و بدنش مانند بدن موسى بن عمران
و در كمرش ختم نبوت و در وصيت پيامبر خدا مذكور مى باشد و 
او عالم ترين خلق [پس از ائمه ] به قرآن و تورات و انجيل و در آغاز
ظهورش جوان است , در حديثی از پيامبر خدا كه در آن علامات ظهور را
ذكر می كند آمده است: (..سپس جوانى را ذكر كرد و فرمود: اگر وى را
.( است)( ٢  مشاهده كرديد با وى بيعت كنيد چون او خليفه مهدى
نقل شده است كه فرمود: [  از پدرانش از امير مؤمنان ]  از امام صادق
فرمود كه يا ابا الحسن  (پيامبر خدا در شبى كه وفات او بود به على
صحيفه و دواتى حاضر كن. و پيامبر خدا وصيتش را فرمود تا اينكه به اين
جا رسيدكه فرمود: يا على پس از من دوازده امام خواهند بود و پس از آنها
دوازده مهدى. و تو يا على نخستين دوازده امام مى باشى. و حديث به درازا
كشيد تا اينكه فرمود: ..پس اگر وقت وفات علی النقی رسيد ولايت را به
می دهد و اگر وقت وفات حسن [ فرزندش حسن [العسكری
رسيد ولايت را به فرزندش (م ح م د), مستحفظ از آل محمد [ [العسكری
تسليم مى كند و ايشان دوازده امام مى باشند و سپس دوازده مهدى بعد از
ايشان مى باشد, پس اگر مرگ به سويش (حجة ابن الحسن) آمد ولايت را به
فرزندش نخستين مهديين تسليم مى كند كه سه نام دارد, نامى مانند نام من و نام
. ١) تفسير عياشى: ج ١, ص ٤٤ − برهان:ج ١, ص ٩٥ − بحار: ج ٧, ص ١٧٨ )
. ٢) بشاره اسلام: ٣٠ )
پدرم عبد الله و احمد و نام سوّم مهدى است. و او اولين ايمان آورنده(به
( پدرش) است)( ١
فرمود: (از نسل ما بعد از قائم(ع) دوازده مهدى از فرزندان  امام صادق
.( می باشند)( ٢  حسين
يازده مهدى از فرزندان  فرمود: (از نسل ما بعد از قائم  امام صادق
.( مى باشد )( ٣  حسين
مى باشد نه امام مهدى [محمد « مهدى اوّل » در روايت دوم « قائم » و منظور از
دوازده مهدى  براى اينكه پس از امام مهدی [ ابن الحسن العسكری
در مشخصات مهدى اول فرمود:  مى باشد نه يازده مهدی, و امام باقر
(...داراى قرمزى صورت, چشمهاى گود, ابروهاى برجسته, و شانه های
عريض است و در سرش شوره و در صورتش اثرى است رحمت خدا بر موسى
( باد...)( ٤
را ذكر می  در خبرى طولانى كه در آن اصحاب قائم  و از امير مؤمنان
كند آمده است كه :(... اولين آنها از بصره و آخرين آنها از ابدال مى
.( باشد...)( ٥
. ١) بحارالانوار: ج ٥٣ ص ١٤٧ –غيبه شيخ طوسى: ٣٠٠ –غاية المرام: ج ٢, ص ٢٤١ )
. ٢) بحار الانوار: ج ٥٣ ص ١٤٨ – برهان: ج ٣ ص ٣١٠ − غيبه : طوسى ٣٨٥ )
. ٣) بحار الانوار ج ٥٣ ص ١٤٥ )
. ٤) يعنی شبيه موسی بن عمران عليه السلام است . كتاب الغيبة نعمانى ص ٢١٥ )
. ٥) بشاره اسلام : ١٤٨ )
را ذكر می كند  در روايتى طولانى كه نام ياران قائم  و از امام صادق
( آمده است: (... و از بصره ..... احمد ...)( ١
نقل است كه فرمود: (قائم دو نام( ٢) دارد نامى مخفى و نامى  و از امام باقر
.( آشكار, نام مخفى احمد و نام آشكار محمد)( ٣
مى باشد همانطور كه  و احمد نام مهدى اول است و محمد نام امام زمان
می فرمايد: كه براى  در وصيت پيامبر خدا به آن اشاره شد و امام باقر
خداى تعالى گنجى در طالقان است نه طلاست و نه نقره بلكه دوازده هزار نفر
است. « أحمد ..أحمد » در خراسان اند كه شعارشان
ورهبر آنها جوانى از بنى هاشم سوار بر قاطرى سپيد رنگ است وپيشانى بندی
قرمز رنگ بر پيشانی بسته است, گويی به او مى نگرم كه از رود فرات هم مى
گذرد اگر دعوت او را شنيديد بسوى او بشتابيد حتى اگر مجبور باشيد سينه
.( خيز بر روی يخها حركت كنيد( ٤
احمد نام مهدى اول است, و در كتاب ملاحم و فتن, تأليف سيد بن طاووس
حسنى ص ٢٧ آمده است: (امير غضب نه از اين و نه از آن است بلكه آنها
صدائى مى شنوند كه نه انسانی آنرا گفته و نه جن: كه بيعت كنيد فلان را [ و او
را به نامش می خواند ] نه از اين است نه از آن بلكه او خليفه ى يمانى است).
و در همين كتاب شريف ص ٨٠ امده: (نه از اين و نه از آن بلكه او خليفه اى
يمانى است).
. ١) بشارة اسلام : ١٨١ )
٢) نام در زبان عربی كنايه از شخصيت می باشد ومعنی كلام امام (ع) اين است كه قائم دو )
شخصيت دارد يعنی دو نفر از اهل بيت بنام قائم تاميده شده اند.
. ٣) كمال الدين: ج ٢ ص ٦٥٣ ب ٥٧ )
. ٤) منتخب الانوار المضيئه: ٣٤٣ )
ج ١ ص ٢٩٩  و شيخ على كورانى در كتاب معجم احاديث امام مهدى
آورده است كه: (مهدى نيست الا از قريش, و خلافت نيست الا در آنها ولى
اصل و نسبى در يمن دارد).
است. پس بايد دارای  حالا كه معلوم شد مهدى اول از نسل امام مهدى
براى ما آشكار نيستند, و  نسل نا معلوم باشد براى اينكه نسل امام مهدى
اين مشخصات, هم مطابق بر يمانى منصور( ١) وهم مطابق بر مهدى اول است.
چون كه هر دو , يك شخص می باشند.
و زياده بر آن اگر خواستى مى گويم كه يمانى آماده كننده مقدمات ظهور
مقدس می باشد و از سيصد وسيزده نفر است و پرچم را به دست امام مهدى
تسليم مى كند,و مهدى اول نيز در زمان ظهور مقدس موجود می باشد و 
در آغاز ظهور و قبل از قيامش مى باشد,  اولين ايمان آورنده به امام مهدى
پس بايد يكى حجت بر ديگرى باشد و با توجه به اينكه امامان و مهديين حجج
خدا بر تمامى خلق مى باشند و مهدى اول از ايشان است پس وى حجت بر
يمانى است [اگر يك شخص نباشند] و در نتيجه مهدى اول رهبر نهضت آماده
سازی ظهور مى باشد پس نقش يمانى فقط كمك رسانى به او مى شود و اين
درست نيست براى اينكه يمانى مذكور در روايات معصومين , آماده كننده
مهدى اول همان يمانى 􀅂 اصلى و رهبر حركت ظهور مقدس است, پس حتم
است و يمانى همان مهدى اول است كه نامش احمد و از بصره و در گونه
راستش اثرى است و در آغاز ظهورش جوان و در سرش شوره و عالم ترين
مردم به قرآن و توارت وانجيل (بعد از ائمه است و نسلش نا معلوم و لقب
مهدى را دارا مى باشد و او امام است از طرف خدا كه بايد اطاعت شود و هيچ
ناميده اند وخليفه حضرت « منصور » ١) در روايات اهل بيت (ع) خليفه حضرت مهدی (ع) را )
مهدی همان يمانی موعود است.
مسلمانی حق ندارند از دستور وى سرپيچى كند وهر كس كه اينكار را انجام
دهد از اهل جهنم است زيرا او دعوت به حق و هدايت به راه راست مى كند.
می برد .... و برای تحقيق در هر آنچه كه وارد  ومردم را به سوی امام زمان
شده از مشخصات مهدى اول در روايات اهل بيت , مراجعه كن به كتاب
الغيبه نعمانى و الغيبه طوسى و كمال الدين صدوق و بحار الانوار ج ٥٢ و
ج ٥٣ و غير آن از كتابهاى حديث.
همه  و اين مى ماند كه پيروان يمانى سيصد و سيزده نفر اصحاب امام
يمانى مى باشند به اعتبار اينكه آنها را نسبت مى دهند به رهبر يمانيشان, و از
جمله آنها يمانى صنعاء ١ و يمانى عراق است.
﴿كَلا وَ الْقَ ر * وَ اللّ لِ إِذْ أَدْبَ رَ * وَ الصُّبْحِ إِذا أسْفَرَ ﴾
(قسم به ماه كه اين چنين نيست * و قسم به شب, تا چون باز گردد * و قسم به
صبح هنگامى كه چهره بگشايد)
﴿إِنَّها لإ حْدَى الْكُبَر * نذِيراً لِلْبَشَ ر﴾
(آن, يكی از حوادث بزرگ است * هشدار و انذارى است براى همه انسانها)
﴿لِمَنْ شاءَ منكُمْ أَنْ يَتَقدَّمَ أَوْ يتَأَخَّرَ ﴾
(براى كسانى از شما كه مى خواهند پيش افتند يا عقب بمانند بسوى هدايت و
نيكى پيش روند يا نروند)
﴿كُلُّ نَفْسٍ بما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ * إِلا أَصْحابَ الْيَمينِ * فِي جَنّاتٍ يَتَساءَلُونَ ﴾
(هر كس در گرو اعمال خويش است * مگر اصحاب يمين * در باغهاى
بهشتند و س ؤال مى كنند)
١) صنعا : پايتخت يمن . )
﴿عَنِ الْمُجْرِمِينَ * ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ * قالُ وا لَمْ نَكُ منَ الْمُصَلِّين﴾
(از مجرمان * چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت * مى گويند ما از نماز
گزاران نبوديم)
﴿وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْ كِينَ * وَ كُ ن ا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ ﴾
(و مستندان را اطعام نمى كرديم * و پيوسته با اهل باطل همنشين و همدا
بوديم)
﴿وَ كنا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدّينِ * حَتَّى أَتانَا الْيَقِينُ ﴾
(و همواره روز جزا را انكار مى كرديم * تا زمانى كه از دنيا رفتيم)
﴿فَما تَ نْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ * فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ ﴾
(از اين رو شفاعت شفاعت كنندگان به حال آنها سودى نمى بخشد * چرا آنها
از تذكر روى گردانند?)
﴿أَنَّهُمْ حُمُرٌ مسْتَنْفِرَةٌ * فرَّتْ مِنْ قَسْوَرَة﴾
(گويى خران گريزانی هستند * كه از شيرى فرار كرده اند)
﴿بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ منْهُمْ أَنْ يُؤْتى صُحُفﺎً منَشَّرَةً ﴾
(بلكه هر كدام از آنها مى خواهد كه صحيفه ای آسمانى برخودش نازل شود)
﴿كلا بَلْ لا يَ خافُونَ الآْخِرَةَ * كَ لا إِنَّهُ تَذْكِرَة﴾
(كه آنها هيچ و اصلا از آخرت نمى ترسند * چنين نيست بلكه آن يک تذكر و
يادآورى است)
﴿فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ * وَ ما يَذْكُرُونَ إِلا أَنْ يَشا ء الله هُوَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ
الْمَغْفِرَةِ ﴾
(هر كس بخواهد از آن پند مى گيرد * وهيچ كس پند نمى گيرد مگر اينكه خدا
( بخواهد و او اهل تقوا و اهل مغفرت است)( ١
« دولت ظالمان » است و (قسم به شب) شب « وصى امام » (قسم به ماه) ماه
است و آغاز ظهورش به  است (و قسم به صبح) صبح طلوع امام مهدى
وصيش. مانند آغاز طلوع خورشيد به شعاع آن است براى اينكه خودش
خورشيد و وصيش شعاع خورشيد است. (آن يكی از حوادث بزرگ است)
يعنی قيامت صغری( ٢). و وقايع بزرگ الهى سه تا است, قيامت صغری, و
رجعت, و قيامت كبری.
(هشدار و انذارى است براى همه انسانها) هشدار دهنده و انذاردهنده, همان
است. او  است و او فرستاده امام مهدى « ( وصى و مهدى اول (يمانى »
بشارت دهنده و بيم دهنده از عذاب دردناک است كه هر كه مى خواهد بيايد و
هر كه نمى خواهد عقب بماند از ركاب امام مهدى ع. (هر انسانى در گرو
اعمال خويش است). و اين معلوم است و هر انسانى براى اعمالش حساب
و اينان از حساب مستثنى مى باشند و آنها .« الا اصحاب يمين » پس مى دهد
مقرّبان هستند و آنها از اصحاب يمانى وسيصد وسيزده نفر از ياران امام مهدى
(ع) هستند, بدون حساب وارد بهشت مى شوند, خداوند متعال می فرمود:
﴿فَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمقَرَّبِينَ * فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴾
( (پس اگر او از مقربان باشد * در روح و ريحان و بهشت پر نعمت است)( ٣
(آنها در باغهاى بهشتند و در باره كفار سؤال مى كنند... چه چيزى شما را به
دوزخ وارد ساخت كفار مى گويند ما از نمازگزاران نبوديم) يعنى از پيروان
.٥٦− ١) مدثر: ٣٢ )
٢) قيام امام مهدی. )
.٨٩− ٣) واقعه: ٨٨ )
مهدى اول = يمانى موعود) نبوديم )  ولى خدا وخليفه او وصى امام مهدى
پس جايز نيست كسی از يمانی سرپيچى كند و اگر كسى اينكار را كرد پس وى
از اهل جهنم است, پس خدا برای من كافی وبهترين تكيه گاه است.
گرفتار معاويه بن هند (لعنت خدا بر او باد) و قومى كه  امير مؤمنان على
تفاوت بين شتر نر و ماده را تشخيص نمى دادند شد و امروز گرفتار گشتم
گرفتار گشت ولى من گرفتار هفتاد  همانطور كه پدرم على بن ابيطالب
معاويه (لعنت خدا بر او باد) شدم و تابعين آنها قومى هستندكه فرق شتر نر و
ماده را تشخيص نمى دهند, و الله المستعان علی ما يصفون.


امام احمدالحسن(یمانی موعود)فرمودند:
به خدا قسم كه پيامبر خدا و پدرانم ائمة معصومين همه ی
خصوصيات مرا بيان كردند, مرا به دقت وصف كردند و نام و محل سكونتم را
بيان فرمودند پس هيچ مشكل و شبهه اى در من باقى نمى ماند و اين بيان من
روشنتر از خورشيد در روشنايى روز است ومن نخستين مهديون ويمانى
موعود هستم.

1 comment:

  1. salam alan yamaniye aziz koja hastand ta ishon ro betavanim bebinim. ba arze tashakkor mara bishtar rahnemai konid.

    ReplyDelete