Monday, July 9, 2012

یمانی کیست؟






بسم الله الرحمن الرحيم


امام احمد الحسن ( يمانى ) كيست ? {قسمت اول}
احمد ابن اسماعيل ابن صالح ابن حسين ابن سلمان ابن محمد ابن الحسن ابن
علي ابن محمد ابن علي ابن موسى ابن جعفر ابن محمد ابن علي ابن الحسين
ابن علي ابن ابي طالب عليهم الصلاة والسلام
در شهر بصره در جنوب عراق زندگى ميكردند و تحصيلشان را تا مرحله
بكالوريوس ادامه دادند و مدرك مهندس معمارى را حاصل كردند . وسپس به
نجف اشرف رفتند ودر آنجا زندگى كردند وهدفشان ياد گرفتن علوم دينى بود
وبعد از اينكه تعدادى از درسها را اموختند ومنهاج تحصيل را در حوزه نجف
فهميدند كه درس در حوزه علميه داراى خلل بزرگى هست چونكه آنها در
حوزه علميه منطق وفلسفه واصول فقه وعلم كلام(عقائد) وفقه (احكام
شرعى) ولغه عربى را ياد ميدادند ولى آنها ابدا قران كريم و سنتهاى رسول الله
(ص)(احاديث اهل بيت (ع)) را اصلا بلد نبودند چه بسا كه اصلا داراى
اخلاق الهى كه بايد يك مؤمن داشته باشه نبودند.
لذا تصميم گرفتند كه در خانه خود بمانند وعلوم آنها را خودشان ياد بگيرند
.بدونه اينكه از كسى كمك بخواهد . ولى اصلا در حوزه علميه درس نخواندند
ولى با آنها در اتصال بودند وآنها با ايشان در اتصال بودند مانند مريم مقدس ع
كه در بينه يهوديها زندگى ميكردند.
اما علت التحاق ايشان به خوزه علميه در نجف چونكه ايشان خواب ديدند كه
امام مهدى ع به ايشان دستور دادند كه به حوزه علميه بروند وامورى كه امام ع
در خواب به ايشان گفتند تمامى آنها در حقيقت اتفاق افتاد.


آغاز شروع دعوت وكجا:
سالها قبل از ساله ١٩٩٩ سيد احمد الحسن ع با پدرشان امام مهدى ع در
ارتباط بودند وايشان ع از پدره خويش علوم الهى را دريافت ميكردند و با راه
وروش پدرشان راه ميرفتند ودر اواخر ساله ١٩٩٩ وبا دستور حضرت مهدى
(ع) شروع كردند نه نقض هيكل باطل در حوزه علميه واز انها خواست كه خود
را اصلاح كنند ونيز اصلاح علمى ومالى واين امر تا ساله ٢٠٠٢ ادامه داشت
وامام مهدى ع دستور دادند كه سيد احمد الحسن ع به مردم ابلاغ كند كه او
فرستاده حضرت مهدى (ع) است ومسيره ايشان براى دعوت مردم در ماه هفتم
ساله ٢٠٠٢ موافق با ماه جمادى اول ساله ١٤٢٣ هجرى در نجف اشرف آغاز
شد . در حالى كه امام مهدى (ع) به ايشان دستور داد كه به تمامى مردم ابلاغ
كند كه ايشان وصى ورسول حضرت مهدى(ع) هستند ونيز اسمه ايشان در
وصيت رسول ص در شبه وفاتش نيز ذكر شده است.
راههاى كه در اصلاح حوزه علميه در پيش گرفتند:
تلاش براى اصلاح حوزه علميه در آغاز دعوت بود قبل از اينكه علنى اعلان
بشود وبر سه نقطه مركز بود:
١− اصلاح علمى :
ودر آن دو راه استفاده كردند.
اول / كتابى به عنوان( راه به سوى خدا ) را نوشت كه خيليها به اين كتاب متاثر
شدند ويكى از آنها شيخ محمد يعقوبى بود واين كتاب را چاب كرد و بينه
اتباعش پخش كرد.
دوم / اينكه با طلبه حوزه وعلماى آنها بحث وگفتگو كردند در مورد خللى كه
در حوزه وجود داره وخيلى ها با كلام ايشان موافقت ميكردند و ميدانستند كه
اين شخص صادق است وله او كمك ميكردند.
٢− اصلاح عملى :
به مربوط به امر به معروف ونهى از منكر است مثلا وقتى كه صدام ملعون قران
را با خونه نجسه خودش نوشت وتمامه مسليمن موافقت كردند كه خونه نوشته
شده با قرآن نجس است وامام احمد الحسن (ع) از حوزه خواست كه حداقل
از خود حركتى نشان بدهند و امرى را صادر كنند كه اين عمل اشتباه است
وليكن انها تقيه به خرج دادند كه مبادا كشته بشن واز اين امر صرفه نظر كردند .
و ميگفتند كه اين امر دسته خداست و خدا با ماهست واو از ما دفاع ميكند ….
وامام احمد الحسن (ع) خودشان شخصا بر عليه اين امر با شدت دفاع كرد و
در خطبه هاى كه ميدادند هميشه نام از صدام را مياوردند وميكفتند كه صدام
مرگ خود را با دستش نوشته وقتى كه كتاب مقدس قران را با خونه نجسس
كثيف كرد وبه جاى اينكه ايشان را در اين راه كمك كنند اورا از حوزه با خوش
اخلاقى خارج كردند . چونكه از صدام ميترسيدند و ميترسيدند كه اعدام بشن
ولى در اين اصلاح اصلا به ايشان كمك نشد.
٣− اصلاح مالى:
و مربوط به انفاق اموال صدقات بر فقهراء است … واين مرحله آخر بود قبل
از اينكه دعوت علنى بشود و خيلى از طلبه هاى حوزه علميه با ايشان همقدم
شدند. خيلى كم از آنها از فقراء بودند وبيشتر از خوده طلبه بودند كه
نميدونستند بينه ممارسه مادى كه در حوزه علميه اتفاق ميافتاد را تشخيص
بدند. ودر اين مجال نتائج بسيار عالى بدست امد بعد از اينكه امام احمد
الحسن ع خودش وانصارش از طلبه حوزه علميه بينه انها و مرجعيات دينى
ديگر مثله سيستانى و محمد سعيد حكيم محمد اسحاق فياض مفاوضات
زيادى اتفاق افتاد .وبيشتر كسانى كه با قول وزبان تآييد ميكرد شيخ يعقوبى بود
و مجادله نكرد بلكى اعتراف كرد كه ما نياز به اصلاح مالى داريم بعد از اينكه
يكى از مؤمنان بامام احمد الحسن (ع) او را به ياد سياست حضرت على ع در
مادى انداخت.
در هر صورت اين بود جزئى از سيره وسلوك امام (ع) تا حقيقت براى همه
مشخص بده .
كتابهاى امام احمد حسن ع
١. روشنگری از دعوت فرستادگان – جلد اول – عربي− فارسي.
٢. روشنگری از دعوت فرستادگان – جلد دوم – عربي – فارسي.
٣. روشنگری از دعوت فرستادگان – جلد سوم/ ق اول – عربي – فارسي.
٤. روشنگری از دعوت فرستادگان – جلد سوم/ ق دوم – عربي − فارسي.
٥. المتشابهات – جلد اول − عربي.
٦. المتشابهات – جلد دوم – عربي.
٧. المتشابهات – جلد سوم – عربي.
٨. المتشابهات – جلد جهارم – عربي.
٩. سفر حضرت موسی(ع)به مجمع البحرين– عربي – فارسي.
١٠ . فتنه گوساله– جلد اول – عربي − فارسي.
١١ . فتنه گوساله – جلد دوم – عربي − فارسي.
١٢ . بيان الحق والسداد من الأعداد – جلد اول.عربي
١٣ . بيان الحق والسداد من الأعداد – جلد دوم. عربي
١٤ . شيء من تفسير سورة الفاتحة. عربي
١٥ . تفسير آية من سوره يونس (ع). عربي
١٦ . جوابهای روشن كننده از راه امواج– جلد اول. عربي − فارسي.
١٧ . جوابهای روشن كننده از راه امواج – جلد دوم. عربي – فارسي.
١٨ . جوابهای روشن كننده از راه امواج – جلد سوم. عربي
١٩ . حاكميت خدا نه حاكميت مردم. عربي – فارسي.
٢٠ . نصيحتی برای طلاب حوزۀ هاى علميه و هركس كه طالب حق است. عربي
– فارسي.
٢١ . وصي ورسول الامام المهدي (ع) في التوراة والانجيل والقرآن. عربي.
٢٢ . سرگردان. عربي – فارسي.
٢٣ . شرائع إسلام – جلد اول.عربي
٢٤ . شرائع اسلام – جلد دوم.عربي
٢٥ . شرائع اسلام – جلد سوم.عربي
٢٦ . رسالة الهداية.عربي
٢٧ . نبوّت خاتمه. عربي – فارسي.
٢٨ . جهاد درب بهشت. عربي − فارسي.
٢٩ . كتاب التوحيد.عربي
اخلاق وسيرت امام احمد حسن (ع)


برای دانلود مجموعه ی کتاب های امام احمدالحسن ع (یمانی موعود) به صورت یکجا با حجم 20 مگابایت روی این لینک کلیک کنید:http://205.196.122.17/sj7y6g9jf7sg/kyf2piepwaxq9on/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87+%D8%B3%DB%8C%D8%AF+%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C+%D8%B9.exe




اخلاق وسيرت امام احمد حسن (ع)
كتب احد الانصار المؤمنين بالامام احمد الحسن اليماني (ع (وهو الشيخ جهاد
الاسدي وهو ممن لتقى الامام ع وعاشره:
يكى از انصار مؤمنين بامام احمد حسن ع كه شيخ جهاد اسدى بود واز كسانى
كه با ايشان ملاقات كرده بود گفتند :
عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ النَّضْرِيِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللهِ ع بِمَا يُعْرَفُ صَاحِبُ هَذَا
الْأَمْرِ قَالَ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْعِلْمِ وَ الْوَصِيَّة . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار
. الأئمة الأطهار ج ٢٥ ص ١٣٨ , الخصال ج ١ ص ٢٠٠
مغيره نضرى گفت : بحضرت صادق عليه السّلام عرض كردم چگونه ميتوان
صاحب اين امر را شناخت ? فرمود: با سنگينى و وقار و علم و وصيت .
الان ميخواهم اين روايت را بر امام احمد حسن يمانى ع تطبيق بدم …
از لحاظ وقار : به صورته متواتر نزده مخالفين قبل از موالين ثابت شده كه امام
احمد حسن يمانى ع صاحب سكينه ووقار و امين بر دين كه حتى بعضى از
اشخاص در خوده حوزه علميه او را صادق امين خطاب ميكردند.
از جمله كسانى كه با ايشان همقدم شدند وشهادتى ميدهند كه : او بهترين و
شجاعترين و ير حكمترين و صابرترين شخص هستند … هر وقت كسىاز او
امرى را طلب كند بى نهايت سخاوتمند هستند به دينار ودرهم اصلا اهميت
نميدهند اصلا غلط و پرخاشگر و سباب نيست … از كسانى هستند كه روى
زمين ميخوابند و غذا ميخوانند … و هر چى سره سفره گذاشته بشه ميخورد و
مثله عبدى سره سفره مينشيند … واصلا غذاى را بر ديگرى ترجيح نميدهد …
با فقيران و انسانهاى ساده مينشينند وكسانى كه داراى اخلاق نيستند … وبه
يتيمان و زنهاى بيوه كمك ميكردند واما اهل علم وفضل به آنها خيلى ايمان
ميگذارد واين اشخاص مقدم هستند نزد امام (ع) … با اهل شرف خيلى خوب
رفتار ميكردند و صله رحم را برقرار ميكرد و عذر هر كسى را ميپذيرد وهميشه
سربه زير وبا تواضع صحبت ميكنند وصداى خود را نزده كسى بلند نميكند
واگر دره خانه اش را كسى بزند باز ميكند وطلب وحاجته انها را براورده ميكند
واگر كسى نيازى داشته باشد پيشه او ميرد وبه او بدونه اينكه بداند كمك ميكند
ونميگويد كه اين امر از طرفه من است بلكى ميگويد از سوى خدا ميباشد …
اگر كسى از انصار او يا شخصى اشتباه بكند هميشه او را نصيحت ميكند و از
دست بوسيدن و خدام وغيره بدشان ميايد … هنگامه نشست در مقابله شخصى
پاى خود را دراز نميكند … ومواصفاته ديگرى كه خاصه انبياء واهل بيت (ع)
ميباشد در اين شخص خواهيد ديد اگر با او معاشرت داشته باشيد …. سخنانه
شيخ جلال اسدى در اينجا به پايان رسيد.
و شهادتهاى مختله ديگرى هم هست از كسانى كه ايشان را ديده اند ميتونيد
توى اين سايت بخوانيد
ارتباط امام احمد حسن به مراجع معروف نجف وغير نجف :
امام احمد حسن (ع) زيره نظره طلاب حوزه علميه چه عالمش وچه طالبش
بود وخيلى به ايشان احترام ميگذاشتند وداراى هيبت ووقار خاصى بودند
وهمه كسانى كه در حوزه بودند به اين امر شهادتى ميدهند وخيلى از رفتار
ايشان راضى بودند از اخلاق ورفتارو جديتى كه در دينه خدا داشتند و خيلى
تلاش كردند تا اينكه حوزه را از فسادى كه در آن است نجات بدهد وحال
عوض شد بعد از اينكه ايشان خود را وصى وفرستاده حضرت مهدى(ع)
معرفى كردند وفرمدند كه از طرفه پدرشان حضرت مهدى(ع) فرستاده شدند
وكسى كه صادق امين بود الان ساحر وكذاب شناخته شد درست همان حرفى
كه به رسول الله (ص) زدند و بعد از مدتى دستور به قتلش را دادند … ودر اين
موضوع ادله زياد هست كه اگر اجازه باشه من لينكها را اينجا بزارم.
نظام صدام ملعون دونباله ايشان ع ميگذشتند:
صدام بعضى از افرادى كه با امام احمد حسن ع ارتباط داشتند را دستگير كرد
حتى اگر به او مؤمن نبودند بلكى بعد از اينكه دعوت اعلان شد انها را دستگير
كردند و از انها در مورده امام ع تحقيق كردند . وشكر خدا به نتيجه اى
نرسيدند.
نظر امام احمد حسن ع در مورده جنگى كه باعث سقوط صدام شد:
وقتى كه صدام ملعون قرآن را با خونه خودش نجس كرد وبعد تولد نحسه خود
را گرفت امام احمد حسن ع گفتند : كه اين اخرين تولدى صدام ملعون هست
وتولدى ديگرى نخواهد گرفت چونكه او بر خدا تجاوز كرد و خداوند او را
حتما مجازات خواهد كرد.
(فصدام طاغية ونال جزائه من الله بالسيف)
در حديث قدسى شريف خداوند كتعال فرمود : ( الظالم سيف أنتقم به وأنتقم
منه).
علاقه امام احمد حسن (ع) با حكومت عراق و حمله اعلانى و مرجعيت و
كارهاى كه حكومت براى تشويه وگمراهى مردم ضده اين قضيه انجام داده
وخواهند داد:
انصار امام احمد حسن (ع) در هيچ انتخاباتى شركت نكردند چونكه امام احمد
حسن (ع) فرمودند كه تنصييب الهى از طرفه خداست نه مردم … و حكومت
عراق حسنيات ومسجدهاى انصار را خراب كردند وقسمتى از آنها را دستگير
كردند و قسمتىاز انها را كشتند و مكتب انصار را بستند قبل از احداث زرگه
كه به دروغ به انصار امام مهدى (ع) تهمت زدند تا مردم را گمراه تر كنند ودر
بينه انصارىكه دستگير شده بودند سيد حسن حمامى كه از علماء بزرگ نجف
وپسر مرجع دين سيد محمد على حمامى (رحمه الله) نيز بودند.
وبعد از اينكه مكتب و مسجد وحسنيه هاى انصار را خراب كردند در نجف
وكربلاء اجازه نداند كه وسائل اعلام اتفاقى كه افتاده بود را به مردم همانطورى
كه اتفاق افتاده بود برسانند ولى بعد از اينكه فتنه زرگه اتفاق افتاد سعى كردند
قسمتى از مسجد و مكتب وكارهاى كه كرده بودند را براى مردم نقل كنند
وتهمت زدند كه احداثه رزگه از كارهاى انصار امام مهدى (ع) بوده است وبعد
از اينكه در تلفزيون اعتراف كردند كه احداثه رزگه از كارهاى انصار امام مهدى
(ع) نيست باز هم از دستگيريه انصار امام مهدى (ع) دست بر نداشتند . وتا
الان مكتبه انصار امام مهدى(ع) در نجف بسته است واجازه باز كردنش را
نميدهند. ادامه دارد...

No comments:

Post a Comment